انترناسیونال است نجات ِ انسان‌ها


صفحه یِ اصلی  |   نشریات  |   کتاب‌خانه  |   آرشیو  |   پیوندها  |   تماس

2008-08-28

کارل مارکس
ایده‌ئولوژی یِ آلمانی
تا کنون انسان‌ها همواره تصورات نادرستی در باره یِ خودشان، در باره یِ این که چه هستند و چه باید باشند، پرورده‌اند. آنان مناسبات خود را بر طبق ِ تصورات‌شان از خدا، انسان ِ معمولی و غیره تنظیم کرده‌اند. اختیار ِ فرآورده‌ها یِ دماغی یِ آن‌ها از کف‌شان خارج شده است. انسان‌ها، یعنی آفریننده‌گان، در برابر ِ آفریده‌ها یِ خود زانو زده‌اند. بگذار آن‌ها را از خیالات ِ واهی، تصورات، دگم‌ها و موجودات ِ خیالی که در زیر ِ یوغ‌شان تحلیل می‌روند برهانیم. بگذار علیه ِ حاکمیت ِ مفاهیم قیام کنیم. یکی می‌گوید بگذار به انسان‌ها بیاموزیم افکاری را جای‌گزین ِ این تصورات کنند که با ذات ِ انسان خوانایی دارد، دیگری می‌گوید به آنان بیاموزیم که چه‌گونه موضع ِ انتقادی در قبال ِ آن‌ها بگیرند و سومی می‌گوید به آنان بیاموزیم که چه‌گونه این تصورات را از سر ِ خود بیرون کنند و بدین ترتیب واقعیت ِ موجود در هم فرو خواهد ریخت.
این پندارها یِ معصومانه و کودکانه هسته یِ فلسفه یِ نوین ِ «هگل‌ی‌ها یِ جوان» را می‌سازد، فلسفه‌ای که نه تنها عامه یِ مردم ِ آلمان با وحشت و هیبت آن را پذیرا شده‌اند، بل‌که اعلام ِ آن از طرف ِ قرمان‌ان ِ فلسفی یِ ما نیز با وقوف ِ جدی به خطر ِ جهان‌آشوب و بی‌رحمی یِ تبه‌کارانه یِ آن توام بوده است. هدف ِ جلد ِ اول ِ کتاب ِ حاضر آن است که پرده از چهره یِ این گوسفندانی که خود را به جا یِ گرگ گرفته و به جا یِ گرگ گرفته شده‌اند برگیرد، نشان دهد که بع‌بع‌ها یِ آن‌ها صرفن تقلید ِ ادراکات ِ طبقه یِ متوسط ِ آلمان به یک شکل ِ فلسفی است و نشان دهد که لاف‌زن‌ی‌ها یِ این مفسران ِ فلسفی، تنها انعکاسی از نکبت‌باری یِ شرایط ِ واقعی یِ آلمان است. هدف ِ آن این است که این مبارزه یِ فلسفی با سایه‌ها یِ واقعیت را، که برا یِ ملت ِ خیال‌باف و آشفته‌فکر ِ آلمان جاذبه دارد، به استهزاء گیرد و بی‌اعتبار کند.
روزگاری غیور مردی عقیده داشت که انسان‌ها تنها به خاطر ِ این در آب غرق می‌شوند که دچار ِ وسواس ِ ایده ی جاذبه شده‌اند. اگر آن‌ها می‌آمدند و این عقیده را، فی‌المثل با اعلام ِ آن به عنوان ِ یک خرافه، یک مفهوم ِ مذهبی از سر ِ خود بیرون می‌کردند، والامنشانه در مقابل ِ هر خطری از ناحیه یِ آب مصون می‌شدند. او در سراسر ِ زنده‌گی یِ خود علیه ِ توهم ِ جاذبه، که همه یِ آمارها مدارک ِ جدید و متعددی از نتایج ِ زیان‌بار ِ آن در اختیار ِ وی می‌گذاشتند مبارزه کرد. این غیور مرد از قماش ِ همین فیلسوفان ِ انقلابی یِ جدید در آلمان بود.۱
۱: هیچ‌گونه تمایز ِ خاصی بین ِ ایده‌آل‌یسم ِ آلمانی و ایده‌ئولوژی یِ سایر ِ ملت‌ها وجود ندارد. این یک نیز جهان را تحت ِ سلطه یِ افکار می‌داند، افکار و مفاهیم را هم‌چون اصول ِ تعیین‌کننده تلقی می‌کند و عقاید ِ معینی را هم‌چون راز ِ جهان ِ مادی که برا یِ فلاسفه قابل ِ دست‌رس است می‌انگارد. هگل ایده‌آل‌یسم ِ پوزیتیو را به کمال رساند. او تنها تمام ِ جهان ِ مادی را به جهان ِ افکار و تمام ِ ناریخ را به تاریخ ِ افکار تبدیل نکرد. او با به ثبت رساندن ِ هویت‌ها یِ فکری راضی نبود، او در جست‌وجو یِ توصیف ِ عمل ِ آفرینش نیز بود. به خود آمده از دنیا یِ خیالی‌شان، فیلسوفان ِ آلمانی علیه ِ جهان ِ افکار اعتراض می‌کنند، جهانی که نسبت به آن ... درک ِ واقعیت ِ مادی ... ادامه...

Labels: